مبانی نظری وپیشینه تحقیق فشار روانی یا استرس
فصل دوم
مروری بر تحقیقات انجام شده ( ادبیات و مستندات ، چارچوب ها و مبانی ، سابقه و پیشینه تحقیق )
2 - 1 . مقدمه
این فصل در دو بخش ارائه می شود :
بخش اول : بررسی نظری مسأله مورد پژوهش
بخش دوم : بررسی پيشينه پژوهشی
در بخش اول که گستره نظری مسأله مورد پژوهش را در بر می گیرد ، تلاش می گردد پیشنه نظری مسأله پژوهش مطرح شود . ابتدا به متغیر استرس ، و سپس به اضطراب و در خاتمه این بخش به متغیر احساس تعلق به مدرسه و نظریه مربوط به این حوزه پرداخته خواهد شد . و در بخش دوم به بررسی پیشینه مطالعاتی پژوهش که شامل پژوهش های خارجی و داخلی است ، پرداخته می شود .
2 - 2 . استرس
در زندگی اجتماعی امروزی ، فشار روانی یا استرس امری اجتنابناپذیر است . محرومیت نا ناکامی و تعارض ، کم و بیش در زندگی همه اتفاق میافتد . استرس امروزه موضوعی است که مورد توجه دانشمندان تمام رشتهها قرار گرفته است . پزشکان ، روانپزشکان ، فیزیولوژیست زیستشناسان ، هر کدام جنبههایی از مسایل مربوط به آن را بررسی میکنند . به طوری که در فرهنگ آکسفورد بیان شده است . استفاده از واژه استرس حداقل به آغاز قرن 14 برمیگردد که در معانی مختلف به کار گرفته شده است . گاهی به معنی نیرو ، فشار فیزیکی ، فشار روانی یا کوشش زیاد به کار رفته است و زمانی به معنی یک حالت استیصال کاربرد داشته است ( فیورستین ، لیبل و کلارمایر ، 1987 ).
همانطور که بیان گردید فشار روانی امروزه یکی از مهمترین موضوعات و مفاهیم روانشناختی است که اهمیت زیادی در آسیب شناسی روانی و روانشناسی سلامت دارد . این واژه از فیزیک وارد روانشناسی شده و ابتدا مفهومی فیزیکی ، سپس محیطی و اجتماعی و نهایتا روان شناختی پیدا کرده است . ( علیپور ، نور بالا ، 1383 ).
نخستین بررسیهای عمده در زمینه استرس در حوزه دانش پزشکی انجام شده است . در اثری از کلودبرنارد متعلق به سال 1860 چنین اظهار شده است که به رغم تغییراتی که در محیط خارجی فرد رخ میدهد ، دستگاه داخلی بدن باید پیوسته در وضعیت مطلوبی بماند . بعدها در اواسط قرن 19 ، معنای استرس گسترش یافت و به عنوان تنش بر روی اعضای بدن یا نیروی ذهنی مطرح گردید . در سال 1935 « والترکلانن » نظریه برنارد را تکامل بخشید و در قالب مفهوم تازهای به نام همئوستاری به آن اشاره کرد . ( رأس والتمایر ، 1998 ).
وی در تلاش برای آماده کردن یک الگوی زیستی برای هیجان بر نقش سیم عصبی مرکزی تأکید کرد و هیجان را با توجه به تغییرات زیست شیمیایی و فعالیتهای سیسستم اعصاب مرکزی توجیه نمود . گرانش کلانن به تبیین زیستی پدیده هیجان ما الگوی معروفی را شکل داد که به